مانیمانی، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

عشق مامان و بابا::: مانی

قدم 31

سلام به مانی عزیز دل من مانی جونم ببخشید که دیر اومدم آپدیت کنم. آخه مانی جونم اینهفته درگیر ختنه بودیم. جمعه هفته پیش بردیمت بیمارستان الغدیر ختنه کردیمت دم اذان مغرب. خانم پرستار به منو بابایی گفت که برید دارو بگیرید بیارین شمام دست باباجون و مامان جون بودی از در پشتی. تا منو بابایی رفتیم دارو بخریم(هی توی داروخانه بغض کرده بودم گفتم تا شما رو بردن توی اتاق عمل من گریه کنم) اومدیم که داروها رو بدیم دیدیم صدای گریه نی نی میاد . بابایی گفت این صدای مانی. دوئیدیم رفتیم پیش بابا جون که دیدیم بله شما رو بردن تو. باز بدو بدو رفتیم از اتاق که خانم پرستار گفت بفرمائید تو من گفتم حتما م...
24 فروردين 1393

قدم 30

سلام سلام همه گی سلام سلام مانی جون مامان. الهی قربونت برم من که نتونستم بیام خوب برات آپدیت کنم فدات بشم انقده جدیدا کارا جدید جدید میکنی. مثلا اینکه فکر کنم داری پیش پیش دندون در میاری چون هم بزاق دهنت خیلی میره هم دستتو تا مچش میکنی توی دهنت لثتو میخارونی. الهی من قربون دستای قشنگت بشم من مامانی جونم. این عیدی همش با بابایی خونه بودیم. از ترس اینکه مبادا شما گریه کنی نفسم راستی مامانی یه کاری میکنی که من اصلا نمیتونم بنویسم چیکار میکنی. تا این حد بگم تا پوشکتو باز میکنم دستتو ...... آخ آخ مامانی. تا خوابتم میگیره دستتو میزاری روی چشمتو تا میتونی میمالیش   وقتی منم دارم آشپزی میکنم با بابایی میای رو...
14 فروردين 1393

قدم 29

  سلام سلام صد تا سلام به همه نی نیهاااااااااااااااااااااااااااااا عیدتون مبارکککککک .برای همه نی نی ها سال خیلی خیلی خوبی رو آرزو میکنم امیدوارم زیر سایه پدر و مادر با عشق بزرگ شن. از همه دوستان شرمندم که نتونستم بیام وب (مخصوصا مامان خانمی که خیلی خیلی لطف داشت بهمون) حقیقتش نی نیم سر ما خورد برای همین درگیر بودم. خدا رو شکر الان خیلی خیلی بهتره. امیدوارم هیچ نی نی هیچوقت مریض نشه اونم توی عید که واقعا استرس زاست بازم عید همه گی مبارک   ...
9 فروردين 1393
1